گه گيجه ي راه راه

ساخت وبلاگ

زندگی دوباره روی سرم خراب شده و رشته ها از دستم دررفته شاید هم مدتهاست که اینطور شده ولی الان خیلی بیشتر از چندوقت قبلدوباره لابلای زندگی گیر کرده م و دارم خفه میشم(آخرین بار سه سال پیش بود نه؟) خاطره و حرف برای نوشتن زیاده؛ ازاین روزها و ازسالهایی که فراموششان کرده م(همین سه سال قبل تاحالا منظورمه!) من باید دوباره به اینجا برگردم قبل ازاینکه زیر زندگی دفن بشم میام خاطرات جان میام قبل ازاینکه دیرتر ازاین بشه گه گيجه ي راه راه...ادامه مطلب
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 1 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 6:41

ف یِ بیست و شش ساله‌ی عزیزم! یه شروع دوباره باش برام تو تنها قهرمان منی. دوباره ظهور کن.         پ.ن. دوباره همه جانبه خواهم جنگید. کافکاها را که نتواسنتم تمام کنم. میخوام آونگ فوکو رو هرطور شده بزنم گه گيجه ي راه راه...ادامه مطلب
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 24 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 12:51

15مهر95 00:45(ثبت موقت) (بعدا باید ویرایش شود)زندگی به من یاد داد که اک و نال نکنم. بهم یاد داد که برای خواسته هام بجنگم. من میخوام معلم خوبی باشم(و معلم خوب شدن حداقل در علوم انسانی و هنر) نیازمند وجود آزادی بیان است. میخوام حداقل یک داستان عالی(وقتی میگم عالی یعنی عالی یعنی هم به لحاظ هنری عالی هم به لحاظ مضمون عالی) بنویسم و کسی حق نداشته باشه سانسورش کنه. "دلم میخواد" عقاید و احساساتم رو بگم. با اسم واقعیم بگم و ترسی از بیان کردن نداشته باشم و خودم رو سانسور نکنم. به نظرم آزادی بیان بزرگترین و لذتبخشترین و حتی آرامبخش ترین دستاوردیه که میتونی توو یه جامعه ی متمدن پیدا کنی. دوست دارم پوششم نشانده ی آنچه واقعا هستم(یا لااقل دوست دارم باشم) باشد؛ نه آنچه مجبور شدم باشم. دوست ندارم روسری سرم کنم(حجاب یک عقیده است و من دیگر به آن اعتقادی ندارم). دوست دارم با لباسی که الان تنمه(تاپ و شلوارک) برم بیست دقیقه در هوای آزاد پیاده روی کنم. دلم میخواد در ساحل بشینم و آفتاب بگیرم و از خورشیدی که بعد از مرگ نخواهم دید لذت ببرم.دلم میخواد وقتی دارم درخیابان راه میرم و یه آهنگ "دیش داران" میشنوم، اگر همون لحظه دلم خواست یه قر کوچیک بدم. معمولا همین قرهای کوچیک خیلی حال آدمو خوب میکنه؛ اصن یه وضی! خاطرات عزیز من "دلم میخواد" دوچرخه سواری کنم دوچرخه را همیشه دوست داشتم هم برای سلامتی خوبه هم مجبو گه گيجه ي راه راه...ادامه مطلب
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 32 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 17:35

18بهمن95(ثبت موقت) سلام وبلاگ جان. حوصله ندارم تندتند میگم:1. دراین چندماه خیلی اتفاقات بسیاری رخ داد. من احساس نتوانستنِ خود را تبدیل به "احساسِ توانستن" کردم(این خودش خیلی ماجرا داشت که بماند برای بعد) و دوباره یک ژنرال قدرتمند شدم و یهو به یه چیزی که خیلی منتظرش بودم(و خب براش تلاش کرده بودم و چه گه گيجه ي راه راه...ادامه مطلب
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 0:00

ملال؛چیزی که الان دچارشم، و این گرمای آزاردهنده؛ که وقتی ظهرها می‌خوابم شبها میاد سراغم(البته الان یادم اومد که نیم ساعت پیش چای خوردم چه اشتباه بزرگی)باعث میشه فکرکنم که پوچی امیدوارانه م تبدیل به پوچی ناامیدانه شده. ولی مطمئن نیستم که واقعا اینطور شده یا من بخاطر ملال و گرما دارم اینطور "فکر" میکن گه گيجه ي راه راه...ادامه مطلب
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 29 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 0:00

یادته گفتی هرگز دست ازتلاش برندار؟ یادته گفتی من نمیدونم درآینده اوضاع چجور بشه یا چقدر سخت بشه ولی  هرجورهم شد و هرقدرهم سخت شد هرگز دست ازتلاس برندار هرگز هرگز؟

البته الان اوضاع بیش ازآنکه سخت باشه بیحس و مبهم و سوت و کوره. ولی بازم دست ازتلاش برندار. بیا این منفی ها رو بریزیم دور تااون حس های خوبِ الکی بازم بیاد. بعدش یه تصمیم خوب میگیریم:-)

گه گيجه ي راه راه...
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 11 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 0:00

پشیمان شدن؛ چیزیه که همیشه ازش ترسیدم.خیله خب همیشه نه، ولی راستش بعد از اون تصمیم که مث خر پشیمونم کرد (و خداروشکر بعدش اتفاقاتی افتاد که گندی که زده بودم صاف و صوف شد)، و چندمدت بعدش به ناگهان چشم امیدو بریدم از آسمون یعنی یهو دیدم که من مسئولم نه شریط و روزگار و دیگران، از "اشتباه تصمیم گرفتن" یا گه گيجه ي راه راه...ادامه مطلب
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 0:00

14نوامبر2016 همیشه معلمی و بازیگریِ تئاتر برام جذابیت داشت. و به نظرم این دو خیلی به هم شبیهند. کلا سخنرانی رو دوست دارم چه اون سخنرانی که متکلم وحده باشی و رابطه یکطرفه باشه (مث بازیگری یا لکچرهای کلاسی) چه دوطرفه باشه مث کلاس. اولی احساس قدرتش بیشتره و دومی هیجانش؛ چون معلوم نیست چی پیش میاد!!* او گه گيجه ي راه راه...ادامه مطلب
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 0:00

 

یکروزی در شهریور95ثبت موقت

ف عزیزم تولدت مبارک

 

گه گيجه ي راه راه...
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت: 2:43

دانایی، زیبایی و نیکی

هر سه چه در معنای روزمره چه در معنای غیرروزمره

:-)

 

گه گيجه ي راه راه...
ما را در سایت گه گيجه ي راه راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9nbdfg4 بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت: 2:43